منبع : Appleinsider - Narneji
144.7 میلیارد دلار. این کوه دارایی های نقدشونده ای است که اپل بر نوک آن نشسته و بحث بسیاری هست پیرامون اینکه چه کاری می تواند یا باید با آن بکند. اما از اینکه بگذریم، کاری که الآن اپل دارد با آن می کند مهم تر است.کت جادویی
می دانید که قرار نیست ندایی از انتهای میز، بگوید: اینتل را بخر! پس در ادامه مطلب با ماهمراه شوید تا ببینیم اپل چه رویکردی در قبال قله اورست اسکناسش دارد.
بله باید سقف را برای اندوخته های اپل، سوراخ کرد وگرنه خودش آن را خواهد شکافت. استیو جابز اپل را تبدیل کرد به کت جادویی. در سال 2000، یعنی زمانی که خروج از بحران تازه شروع شده بود اپل سود خالص سالانه ای به میزان 786 میلیون دلار از 7.8 میلیارد دلار درآمد را گزارش کرد و کل پولی که در اختیار شرکت بود، 4 میلیارد دلار می شد.
شاید باور نکنید ولی نیمی از درآمد آن سال (یعنی 367 میلیون دلار) از فروش سهم اپل از سرمایه گذاری اش در ARM حاصل شده بود، شرکت طراحی چیپی که اپل با همکاری Acorn برای ساخت دستیار شخصی خود به نام Newton تاسیس کرده بود. حتما می دانید که معماری ARM امروزه در بخش اعظمی از دستگاه های موبایل، جا خوش کرده و البته در قلب آیپاد، آیفون، آیپد و اپل تی وی نیز قرار دارد.
نوار را روی دور تند می گذاریم و به امروز می آییم، شرکت اعلام کرده که در نیمه اول سال مالی 2013 به تنهایی 98 میلیارد دلار درآمد و 22 میلیارد دلار سود خالص کسب کرده. حالا دیگر به جای فروش سرمایه گذاری های صورت گرفته، درآمد اپل از فروش محصولات زیبا و نوآورانه اش حاصل می شود.
اپل حالا سیب بزرگی است که بر روی منابع مالی بی پایانی چنبره (!) زده و البته بخش بزرگی از این پول در خارج از امریکا است. میزان وافر درآمد و سود باعث شده مدیران شرکت سراسیمه به افزایش پول تخصیص یافته به تقسیم سود برای سهام و بازخرید سهام بپردازند.
در سال 2012 اپل 6 میلیارد دلار مالیات بر درآمد صنفی فدرال پرداخت کرد که این، یک چهلم کل مالیات بر درآمد شرکت ها در امریکا بود!
اپل می خواهد با این قدرت خرید رویایی چه کند؟
در حالی که تحلیل گران و کاربلدها شیپور به دست در حال جار زدن قوانین فیزیک و محدودیت جمعیت زمین هستند تا جا بیندازند که اپل نمی تواند با شتاب قبلی به رشد خود ادامه دهد، قدرت خرید اپل بدون تردید در حدی است که به این زودی ها از بین نخواهد رفت.سامسونگ و گاز 9 میلیارد دلاری به سیب ممنوعه اپل
ابتدا بیایید ببینیم اپل با این همه پول چه نخواهد کرد.
مورد مهم اینکه اپل نمی خواهد راه خود را با خرید کسب و کارهای آماده، باز کند. بر خلاف گوگل که 12.5 میلیارد دلار خرج خرید موتورولا کرد تا یگان سخت افزاری به دست بیاورد یا مایکروسافت که 8.5 میلیارد دلار برای خرید اسکایپ (یک محصول نرم افزاری برای چت صوتی و ویدیویی) داد، اپل دپارتمان سخت افزاری اش را خود ساخته و البته FaceTime هم از جایی خارج از این شرکت نیامده.
اپل در یک دهه اخیر، تنها چند خرید کوچک تر از این موارد داشته و در نهایت برای هر کدام از آنها، 250 میلیون دلار پرداخته. اما گوگل فقط بعد از خرید موتورولا، چندین خرید کوچک دیگر هم داشته و احتمالا در آینده نیز چنین خواهد بود. به نظر می رسد دی ان ای اپل طوری نیست که بتواند به سادگی به بازار مکاره برود و یک چند تایی شرکت را با پول تو جیبی اش خریداری کرده، سپس آنها را با تیم های قبلی خود یکی کند.
اپل در عوض بازارها و کسب و کارهای جدیدی (مثل آیپاد) می سازد یا با ورود به بازارهای بالغ، به عرضه محصولات نوآورانه خود (مثل آیفون) می پردازد، در مواردی هم توپی را که سایر بازیگران روی زمین رها کرده اند بر می دارد، مسیر موفقیت را پیدا کرده و به سوی دروازه می دود (آیپد).
بعضی ها موفقیت های اپل را به معرفی محصولات بلاک باستر نسبت می دهند. این لفظ به فیلم هایی اطلاق می شود که گیشه های سینما را با انفجار پول روبرو می کنند ولی بعدها اثری ازشان باقی نمی ماند. وصل کردن کل موفقیت اپل به آیپاد، آیفون یا آیپد، و سپس گرفتن این نتیجه که به خاطر رقابت شدید یا نماندن فرصت های آشکار در بازارها، اپل دیگر نمی تواند موفقیت های گذشته را تکرار کند، نادیده گرفتن درک و شعور است.
چیزی که منتقدان ناآگاه نمی دانند این است که موفقیت اپل به خاطر چند محصول خوش بیار (!) یا هزینه های تبلیغاتی نیست، بلکه ماشین اپل را چیزی تغذیه می کند به نام "سرمایه گذاری در ساخت محصولات عالی." و این به معنای ایجاد توانایی برجسته برای "ایده پردازی، توسعه، هماهنگ سازی، تولید و ارائه، و پشتیبانی از آن محصولات" است. این یگانه چیزی است که رقبای اپل، هنوز نتوانسته اند به خوبی از پس بازتولیدش در سازمان کاری خود بر آیند.
نزدیک ترین رقیب در بحث سود آوری، سامسونگ است که مثل آتشفشانی در حال فوران گدازه های خود را به دور دست ترین نقاط پرتاب کرده و حالا در اقصی نقاط دنیا، بازوهای فروش توانمندی دارد. و البته که سامسونگ میلیاردها دلار خرج افزایش ظرفیت تولید محصول خود کرده ولی این روند دارد آرام تر از گذشته دنبال می شود.1 میلیارد دلار، خرج فروشگاه های اپل
در سال 2012 سامسونگ 21 میلیارد دلار خرج گسترش خطوط تولید پنل های نمایشی و چیپ های پردازشی خود کرد که 10 درصد کمتر از پیش بینی ها بود. امسال این رقم ثابت خواهد بود و افزایشی به خود نمی بیند.
اما اپل برای سال 2013 قصد دارد 2 میلیارد دلار بیشتر هزینه های سرمایه ای انجام دهد، مجموعاً 9 میلیارد دلار که جدای از هزینه افزایش فروشگاه های اش است. هزینه های سرمایه ای واقعی اپل در سال گذشته هم 2 میلیارد دلار بیشتر از پیشبینی بود.
اپل در سال جاری 9 میلیارد را برای خرید تجهیزات اختصاصی خود و یا برای شرکای تولیدی اش صرف خواهد کرد. هدف اصلی به گفته پیتر اوپنهایمر این است که زنجیره تامین روان تر شود ولی منافع دیگری هم در بین هست. شرکت تولید چیپ TSMC که رقیب سامسونگ است نیز امسال 9 میلیارد هزینه سرمایه ای خواهد داشت که در راستای مهاجرت اپل از سامسونگ به این شرکت است.
به نظر می رسد یکی از مهمترین کارهایی که اپل با پول خود در حال انجامش است، خارج کردن چاقوی سامسونگ از ستون فقرات شرکت یعنی زنجیره تامین قطعه است.
یکی دیگر از مخارج بزرگ اپل در سال 2013، افزایش و مجهز سازی فروشگاه های اش است. 30 اپل استور جدید باز خواهد شد و 20 تا از فعلی ها، با محل های جدید و بزرگتر جایگزین خواهند شد. اندوخته ای 1 میلیاردی برای این پروژه کنار گذاشته شده.
از 402 فروشگاه فعلی اپل که 151 تای آنها خارج از امریکا هستند. به طور میانگین، فروش فصلی هر فروشگاه 13.1 میلیون دلار است که نشان می دهد داشتن 30 فروشگاه جدید درآمدی 393 میلیون دلاری را در هر سه ماه به ارمغان خواهد آورد. یک بازگشت سرمایه سریع.
برخلاف شرکت های دیگر مثل مایکروسافت و سامسونگ که با افتتاح فروشگاه، قصد به نمایش گذاشتن محصولات شان را دارند اپل به دنبال تقویت استراتژی عرضه محصول خود است. استیو جابز اپل استورها را جزئی جدایی ناپذیر از عرضه آیفون های جدید می دانست و کوک هم همین رویه را دارد. در اصل در کشورهای در حال توسعه مثل چین، اپل تلاش مضاعفی را در این زمینه در پیش گرفته.
اپل با اتکا به این فرهنگ می تواند همچنان تا سال ها به ساختن فروشگاه های جدید ادامه دهد و ضمن افزایش فروش خود، بازارهای جدید را هم تسخیر کند. در مقابل، می توان به مایکروسافت اشاره کرد که از سال 2009 به ساخت فروشگاه های اختصاصی روی آورده و علاوه بر 36 فروشگاه فعلی قصد اضافه کردن 7 فروشگاه جدید را هم دارد ولی اثری از کمک این فروشگاه ها به عرضه موفق محصولات مایکروسافت، دیده نمی شود.
مایکروسافت به جای تبدیل فروشگاه های اش به محلی برای پشتیبانی مردم، مثلا با تاسیس "میز نوابغ" که اپل در فروشگاه های خود به یک محل مورد قبول برای پشتیبانی از مشتریان تبدیل کرده، به دنبال بالا بردن فروش خود از طریق بر پایی فروشگاه های فصلی و موقتی است. این هم یک فرق دیگر دیدگاه شرکت ها به مشتریان شان.
البته مایکروسافت تقاضای محسوسی برای ساختن فروشگاه های اختصاصی نمی بیند، چنان که در سال 2011 اعلام شد برنامه ساخت 75 فروشگاه را در سر دارد ولی این عدد سال بعد کاهش یافت و در سال 2013 نیز فعلا، تعداد آنها 44 فروشگاه است.
سامسونگ هم تیترهای خبری جالبی را در این زمینه درست کرد مثل راه اندازی 1400 مینی استور در داخل فروشگاه های Best Buy، بسیار بیشتر از مینی استور های اپل در داخل خرده فروشی ها. ولی تلاش سامسونگ هم برای بالا بردن فروش است، نه ارائه پشتیبانی. البته این پرسش باقی است که چرا خود اپل چنین مینی استورهایی دارد ولی لااقل در مورد اپل، یک دهه طول کشیده تا تعداد آنها زیاد شود و نه ظرف یک سال 1400 مینی استور!
4 میلیارد دلار هزینه تشویقی در بخش نرم افزار
این آخرین بخش سرمایه گذاری اپل نیست، ولی سومین هزینه مهم اپل در سال جاری که به نوعی سرمایه گذاری بر روی آینده شرکت ست، پرداخت ها به توسعه دهندگان نرم افزاری است. اپل هم اکنون در هر فصل، 1 میلیارد دلار به توسعه دهندگان پرداخت می کند که این معادل کل پراخت یک سال قبل است، یعنی افزایش 4 برابری درآمد در فاصله یک سال.
البته که اپل از درآمدهای خود بین توسعه دهندگان پول اعانه پخش نمی کند تا برای iOS اپلیکیشن های جدید درست کنند. میلیون ها دلار درآمد این بخش مستقیما از تقاضا برای اپلیکیشن ها حاصل شده. تقاضایی که اگر اپل نیز مثل گوگل یا مایکروسافت عمل می کرد، احتمالا حاصل نمی شد.
در مورد گوگل، یک فروشگاه اپلیکیشن که مدیریت خوبی ندارد و تعداد برنامه های بی کیفیت و بدافزار آن هم کم نیست. سرقت اپلیکیشن ها از آن آنقدر آسان است که رمقی برای توسعه دهندگان نمی ماند، البته بحث اپلیکیشن هایی که تبلیغات دارند، جدا ست. به نوعی، اندروید نیز مانند محیط وب است. همراه با محتواهای مخرب یا آمیخته با تبلیغ.
فروشگاه ویندوز فون هم هنوز نتوانسته اوج بگیرد و خیلی عقب است، برای همین بهتر است فعلا از آن چیزی نگوییم و منتظر آینده بمانیم.
در آخر، ساخت مقر شماره 2 و دیتا سنترهای جدید
چهارمین هزینه بزرگ اپل در آینده می تواند ساختن مقر شماره 2 باشد که انتظار می رود حدود 5 میلیارد دلار خرج بردارد و البته در کنار آن ساخت دیتا سنترهای جدید است که هر کدام حدود 1 میلیارد دلار هزینه بر می دارند.
اینها سرمایه گذاری های هستند که اپل آنها را انجام داده یا خواهد داد ولی هنوز ایده هایی درباره سرمایه گذاری های بزرگ از گوشه و کنار می رسد. خرید توییتر، نتفلیکس، دراپباکس و ...
به نظر می رسد هیچ خرج بزرگی در چشم انداز اپل وجود نداشته باشد. اپل یک شرکت مهندسی است که به دنبال ساخت محصولات عالی و پشتیبانی نرم افزاری و سخت افزاری خوب از مشتریان اش است. بنابراین هر هزینه ای که در این شرکت انجام شود، در همین راستا و برای تجهیز زنجیره تامین قطعه، خطوط تولید، و حمایت از توسعه دهندگان خواهد بود.همراه شوید تا ببینیم اپل چه رویکردی در قبال قله اورست اسکناسش دارد.
بوک مارک ها